خاطرات یک پسر تنها

خاطرات زندگی یک پسر

خاطرات یک پسر تنها

خاطرات زندگی یک پسر

سعی میکنم در این وبلاگ خاطرات زندگی شخصی و اتفاقات مهمی که برام افتاده را با دیگران به اشتراک بزارم

  • ۰
  • ۰

مسافرت

بعد اتفاقاتی که برام افتاد تصمیم گرفتم یه مدت برم مسافرت یه جا که بهم ارامش بده بتونم خوب فکر کنم به رفتارهام به اینده به گذشته و..... برای همین تصمیم گرفتم یه سفر خارجی به خارج از کشور برم(ترکیه) که جای شما خالی خیلی خوش گذشت به جرئت میشه گفت هیچ چیزی مثل مسافرت انسانی که از نظر روحی داغون هست رو خوب نمیکنه که تصمیم گرفتم عکس های مسافرتمو بزارم

مترو استانبول

متروی استانبول(میدون تکسیم) که تصمیم گرفتم برم اکواریوم کوچیک استانبول رو ببینم که باید ایستگاه کوچاپه پیاده میشدم و بهترین راه تغییر خط و ادامه مسیر با متروی بعدی بود در اکواریوم کوچیک استانبول یک مرکز خرید شیک نیز موجود می باشد که تمامی نیاز هارو میشد از مواد غذایی گرفته تا لوازم برقی منزل خرید کرد بعد از 3ساعت گردش وخرید کردن به هتل برگشتم تا یک استراحتی انجام بدم و فردا صبح زود برای سفر به جزیره بزرگ اماده شم

_____________________________________

روز بعد پس از صرف صبحانه تصمیم گرفتم به طرف جزیره بزرگ که سمت قسمت اسیایی ترکیه هست رو اغاز کنم

تعدادی عکس از مسیر به سمت اسکله جهت سوار شدن کشتی

اجاره ماشین

تاکسی ون های استانبول

استادیوم

استادیوم ورزشی استانبول

اسکله

اسکله جهت سوار شدن کشتی

کشتی

در کشتی

س

بادیگاردم نمیدونم چرا هرجا میرفتم باهام میومد کلا" رفیق شده بودیم :P

منظره استانبول از جزیره

دیدن استانبول از جزیره

  • ۹۴/۱۰/۱۸
  • پسرک تنها

نظرات (۱)

  • خانم خوشبخت خانم خوشبخت
  • وای ... چ جالب!!!!
    کاش منم اینقدر پول داشتم!!
    پاسخ:
    ایشالله باکسی که دوستش دارید مسافرت برید

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی