خاطرات یک پسر تنها

خاطرات زندگی یک پسر

خاطرات یک پسر تنها

خاطرات زندگی یک پسر

سعی میکنم در این وبلاگ خاطرات زندگی شخصی و اتفاقات مهمی که برام افتاده را با دیگران به اشتراک بزارم

۵ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

بعضی وقتها به نظرم لازمه ادم تنها بشه یا کلا" از دنیایی که توش بوده فاصله بگیره دیدشو باز تر کنه دنیای جدیدی رو ببیننه خیلی از ماها فکر میکنیم

با تنها شدنمون بدبخت شدیم یا چون تنهایی بدبختیم بعد از گذشت مدتی که تنها شدم دیگه ناراحت نیستم که تنها شدم اتفاقا" برعکس خوشحالم

که تنها شدم تونستم دور ورومو ببینم مثل اینکه بدبخت اون بچه ایه که باید تو سن بچگی کار کنه بدبخت اونیه که تو خرج بیماری عزیزش مونده بدبخت

.... خیلی از ماها فکر میکنیم بدبختیم ولی واقعا" بدبختیم؟ به نظرم اصلا" بد نیست ادم اخرهای هفته تنها شه دور و ورشو خوب ببینه بعد از خدا تشکر

کنه که جای اونا نیست :(

  • پسرک تنها
  • ۰
  • ۰

تغییر

پس از این اتفاقات تصمیم گرفتم اخلاقمو عوض کنم شاید مشکل من بوده که خواستم اطرافیانمو عوض کنم شاید خواسته بزرگی بوده بهتر بود جای اینکه سعی کنم اطرافیانمو عوض کنم خودمو عوض کنم و به جای اینکه سعی کنم همه افراد رو از خودم راضی نگه دارم تعداد کمی افراد راضی نگه دارم ولی تا همیشه با همونا باشم بعضی تجربه ها خیلی گرون برای ادم تموم میشه ولی خیلی با ارزش هستند تو این مدت یاد گرفتم باز با باز و کبوتر با کبوتر باید دوستی کنه وگرنه میشه دوستی فیل و مورچه ، فیل مورچه رو کوچیک میبینه ، مورچه هم فیلو بزرگ

یاد گرفتم

world


  • پسرک تنها
  • ۰
  • ۰

مسافرت

بعد اتفاقاتی که برام افتاد تصمیم گرفتم یه مدت برم مسافرت یه جا که بهم ارامش بده بتونم خوب فکر کنم به رفتارهام به اینده به گذشته و..... برای همین تصمیم گرفتم یه سفر خارجی به خارج از کشور برم(ترکیه) که جای شما خالی خیلی خوش گذشت به جرئت میشه گفت هیچ چیزی مثل مسافرت انسانی که از نظر روحی داغون هست رو خوب نمیکنه که تصمیم گرفتم عکس های مسافرتمو بزارم

  • پسرک تنها
  • ۱
  • ۰

شاید خیلی از ماها بگیم عشق وجود نداره الکیه یا هوس هست یا بعضی از ماها بگیم من اصلا" عاشق نمیشم یا امکان نداره عاشق شم(مثل قبلا" خودم) ولی به نظرم هر ادمی یک نیمه گمشده داره که روزی اگر به اون برسه عاشق میشه که کل زندگیشو تشکیل میده و خدا نکنه روزی که اون عشق یک طرفه باشه یا به جدایی کشیده بشه که باعث نابودی فرد میشه از اون بدتر این که خودت میدونی اضافی هستی ولی به اون رابطه ادامه میدی یعنی مجبوری ادامش بدی چون ادامه ندی انگار یه چیزی تو زندگیت نیست همه چی داری ولی بازم فکر میکنی هیچی نداری اولین پست وبلاگو با این عنوان اغاز کردم که علت تصمیم هایی که تو زندگیم گرفتم رو متوجه بشید.

love

تاحالا شده؟ بری سرکار سعی کنی پیشرفت کنی؟ که پیشرفت زندگیتو با عشقت تقسیم کنی؟

سعی کنی هرکاری بکنی عشقت خوشحال بشه؟ با اینی که ته دلت مطمعن بودی اون به چشمش نمیاد؟ دلش پیش یکی دیگست؟

از خیلی چیزهات بگذری؟ خیلی حرفهارو تحمل کنی به خاطر عشقت؟ ولی اخرش میدونستی عشقت دلش پیش یکی دیگست

شده بری غرورتو بزاری زیر پا؟ معذرت خواهی کنی؟ ولی عشقت بگه برام مردی

میدونم اسم همه این ها حماقته ولی من یک بار حماقت کردم که به قیمت تغییر  رفتار و تصمیم های زندگیم تموم شد

چه قدر بد عاشق کسی بشی که هیچ بویی از عاشقی نبرده :(

  • پسرک تنها
  • ۱
  • ۰

سرآغاز

به نام خدا

بهتره برای شناخت من به صفحه درباره من مراجعه کنید

هدف از ایجاد این وبلاگ ثبت بهترین لحظات خاطرات زندگیم چه تلخ و چه شیرین در این وبلاگ می باشد که بعد از مدتی با مشاهده آنها خاطرات تکرار شود یعنی دفترچه خاطرات مجازی که اجازه دادم دیگران هم ببینند

  • پسرک تنها